به گزارش راسخون، می‌گوید نخِ خودروسازی دست دولت است! یک دنده نیست اما می‌داند دنده خودروسازی کجا گیر کرده است؛ از عاقبت پاس‌کاری دولت و بخش خصوصی پرده بر می‌دارد و فرمول یک دارد. می‌گوید بازار خودرو را دلالان نمی‌رانند، این بازار کارگردان دارد! از سرمایه اجتماعی صنعت می‌گوید و نقش بارز خودروسازی در پیشبرد آن. درباره واگذاری خودروسازی به بخش خصوصی تاکید دارد که نباید از چاه به چاله بیافتیم! دست آخر هم برای مجلس نسخه می‌نویسد؛ نسخه‌ای در گام دوم انقلاب ...

این‌ها نواری از اظهارات سخنگو و عضو هیئت رئیسه کمیسیون «صنایع و معادن» مجلس و نماینده مردم «تربت حیدریه»، «مه ولات» و «زاوه» است. متن گفت‌وگو با سعید باستانی به قرار زیر است:

 بگذارید ابتدا از حوزه پرشتاب خودرو شروع کنیم .ما کجای صنعت خودروسازی ملی ایستاده‌ایم؟ دورنمای این صنعت قابل مشاهده است؟
باستانی: پیش از پاسخ به این سوال باید مقداری درباره تاریخچه صنعت خودرو سازی کشور بحث کنیم تا نحوه شکل‌گیری اتفاقاتی که در طول این دوران افتاده - یعنی از سال‌های 45 تا 98 - را مورد بررسی قرار دهیم. باید ببینیم با این تاریخچه‌ای که این صنعت دارد باید چکار کنیم.
 

 امیدوارم تکرار مکررات نشود

باستانی: این طور نیست. ببنید صنعت خودروسازی ما با صنعت خودروسازی «هیوندای کره جنوبی» تقریبا معادل هم و همزمان با هم شروع به فعالیت کردند اما ما با شروع انقلاب اسلامی شاهد تغییراتی در این صنعت بودیم و در این مسیر، این صنعت به نام مردم مصادره و دولتی شد.
 
 یعنی از خصوصی‌سازی به دولتی تغییر ماهیت داد؟
باستانی: بله. به عنوان مثال شرکت ایران خودرو یک دفعه دولتی شد و این یعنی تغییر مسیر. البته عوض شدن مسیر خودروسازی از خصوصی به دولتی تبعاتی را در پی داشت که مقداری از مشکلات ما از این ناحیه نشئت می‌گیرد؛ یعنی گرفتار دولتی شدن خودروسازی شدیم.
 
 تضعیف خودروسازی از اینجا شروع شد؟
باستانی: منظور من این است که بالاخره دولت‌ها خیلی در اینگونه امور چالاک نیستند و نبودند و نمی‌توانند بنگاه داری کنند.
 
 چرا؟
باستانی: بالاخره مسئولان دولتی عوض می‌شوند؛ برخی بر سر کار می‌آیند که با کمال تاسف باید گفت عِرقی به کار ندارند.
 
 یعنی همه افرادی که بر سر کار خودروسازی بودند عِرقی به کار نداشتند؟
باستانی: ببینید من در این زمینه در برنامه‌ای در صدا وسیما هم توضیح دادم به عنوان مثال شما فرض کنید میران صنعت خودرورسازی، مدیرانی بودند که روزی برسرکار بودند و همین که گفتند برو! کیف‌شان را برداشتند و رفتند، یعنی به آنها برنخورد که آیا این صنعت ضرر می‌کند و یا اینکه مردم چه خواهند شد؛ همین طور در سایپا؛ بنابراین وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد؛ یعنی آن مدیر ارشد، سازمانی دستور می‌گیرد و سازمانی فکر می‌کند و همچنین دولتی تصمیم می‌گیرد و یا دولتی دستور می‌پذیرد دیگر مهم نیست چه کسی بر سرکار بیاید و چندین نفر را خارج از ظوابط وارد خودروسازی کند این در حالی است که به هیچ وجه نمی‌شود به راحتی به بخش خصوصی نیرو تزریق کرد.
 

تیم داری!

 پس این مدیران اختیاری از آن خود ندارد، دیگر چه دستوراتی به این قبیل مدیران داده می‌شود؟
باستانی: مثلا به آنها می‌گویند تو باید تیم داشته باشی؛ تیم فوتبال پیکان داشته باشی! تیم فوتبال سایپا را داشته باشی! خب اینجا کسی نیست بگوید که من نمی‌خواهم تیم داشته باشم، می‌خواهم به صنعت‌ام بپردازم، اما با کمال تاسف به این مدیران گفته می‌شود که تو حتما باید یک تیم کشوری را برداری. این عجیب نیست!
 
 پس همه چیز این شرکت‌های خودرو سازی دستوری است؟
باستانی: ببینید صنعت را نمی‌شود دستوری - دولتی اداره کرد. ما باید این مسئله را بپذیریم که اگر می‌خواهیم خودروسازی را درست مدیریت کنیم باید به سمت درستش حرکت بدهیم.
 

انتظارات سهامدار!

 در حال حاضر شرکت‌های خودرو ساز خصوصی هستند یا شبه دولتی؟
باستانی: ظاهراً 86 درصد ایران خودرو مال دولت نیست، ولی سهام عدالت برای دولت است، بقیه خصولتی‌ها هم هستند. این سهام عدالت و آن مابقی به نوعی به سمت دولت میل پیدا می‌کند. به عنوان مثال، می‌گویند مدیر عامل ایران خودرو را آقای وزیر تعیین کرد و شد آقای فلانی. اگر آقای وزیر در خودرو سازی 14 درصد سهام دارد ،باید سهامداری کند؛ سهامداری کردن هم یعنی وقتی شما یک سیکل مدیریتی نداری نباید مدیر عامل انتخاب کنی، پس اگر که به وزیر صنعت، و معدن این اختیار را می‌دهند فردا روزی هم از وی انتظار دارند که تعرفه‌ها پایین نیاید، انتظار دارند واردات خودرو ممنوع شود، یا انتظار دارند فردا اگر گیری در کارشان افتاد به آن‌ها کمک مالی شود بنابراین دخالت‌های دو جانبه دولت برخی از امور را مختل می‌کند چراکه بدین نحوه نمی‌شود سیستم خودروسازی را اداره کرد یعنی ما هر صنعتی را بین تصمیم‌گیری دولت و بخش خصوصی بیاندازیم این دو مشکلات را بین هم پاس‌کاری خواهند کرد و ناگزیر ته این مسئله می‌شود ایران خودرو، هپکو، آلومینیوم المهدی. ته آن می‌شود هزار صنعت دیگری که در کشور فعالیت می‌کند.
 

نخ دولت

 پس به راحتی نمی‌شود برای خودرو سازی ملی دورنمایی را متصور شد؟
باستانی: خیر. تا زمانی که وضعیت سهامداری خودرو سازی بدین شکل است مشکلات باقی است. اگر ببنیم این اتفاق هم نمی‌افتد باید به نحوی نخ دولت را از خودروسازان پاره کنیم تا به طور کل این صنعت به بخش خصوصی واگذار شود.
 

سهامدار کیست؟

 در خلال صحبت‌های خود گریزی به مسئله سهام عدالت هم داشتید، چرا تکلیف سهام عدالت مشخص نمی‌شود؟
باستانی: در مقوله سهام عدالت هم آن شفافیت اجرایی لازم وجود ندارد؛ مردم درحال حاضر نمی‌دانند با این سهام‌شان باید چه کار کنند. یک باره عنوان می‌شود که سود سهام عدالت به حساب مردم واریز شده است؛ چه کسی می‌ریزد و از کجا می‌ریزد مشخص نیست؛ بنابراین بنده معتقدم شفافیت در حوزه مالی حتی از شفافیت آرای نمایندگان که اخیرا داغ شده هم مهم‌تر است. سهام دار سهام عدالت باید بداند که چگونه می‌خواهد از سهامش استفاده کند، اما این موضوع را نمی‌داند؛ یعنی مردم می‌دانند سهامی دارند به نام سهام عدالت، ولی نمی‌دانند که باید با این سهام چه کار کنند.
 
 برگردیم به بحث خودرو، مجلس برای ساماندهی صنعت خودرو چه کار کرد؟ آیا تشخیص مدیریت صنعت خودرو برای مجلس هم سخت بود؟
باستانی: مجلس تمام تلاش خود را کرد تا در بحث ساماندهی بازار خودرو بسیاری از موضوعات را حل و فصل کند. ما در طرح ساماندهی بازار خودرو آوردیم که دولت باید ظرف 5 سال تصدی گری‌اش را در صنعت خودرو به صفر برساند که البته شورای نگهبان این را موضوع را رد کرد.
 

صنعت مادر

چرا؟
باستانی: اعتقاد شورای نگهبان پیرو اصل 44 قانون اساسی بر این است که 20 درصد از صنایع مادر در اختیار دولت است.
 
 اینکه قانون است؟ اصرار شما برای چیست؟
باستانی: اصرار و اختلاف ما بر سر تعریف در صنایع مادر است.
 
 بیشتر توضیح دهید.
باستانی: ما می‌گوییم صنعت فولاد جزو صنایع مادر نیست. خودرو سازی جزو صنایع مادر نیست، ولی شرکت نفت جزو صنایع مادر است. شرکت گاز جزو صنایع مادر است. ما باید در آنجا حق 20 درصدی حاکمیت را نگه داریم، اما سوال اینجاست که چرا ما باید حق حاکمیتی را برای ایران خودرو نگه داریم این یک شرکت در بخش خصوصی است. 50 الی 60 هزار نفر در آن فعال هستند لذا ما باید بنشینیم و این اختلاف را حل کنیم.
 
 طرح ساماندهی بازار خودرو به عمر این مجلس می‌رسد؟
باستانی: بله.
 
برخی می‌گویند اعضای کمیسیون و نمایندگان مجلس نیز در جریان طراحی و آماده سازی این طرح شاهد فشار‌های بیرونی بودند؟ تائید می‌کنید؟
باستانی: بله. یک سری افردا دوست ندارند این مسئله اتفاق بیفتد نگرانی بعضی ازعزیزان از این است که این واگذاری یعنی واگذاری خودروسازی به بخش خصوصی شبیه واگذاری‌های قبلی شود.
 
 کدام واگذاری‌ها؟
باستانی: به طور کل واگذاری دربخش خصوصی مد نظر است؛ در حال حاضر به واژه واگذاری یک آلرژی(حساسیت) در کشور شکل گرفته است.
 
 البته واگذاری صنعت خودروسازی به بخش خصوصی هم قطعا قابل تامل است؟
باستانی: بله. این واگذاری احتیاط می‌خواهد و درست هم می‌گویند چرا که واگذاری‌های بدی در کشور انجام شد و ما آثار آن را مشاهده می‌کنیم.
 
 و این یعنی از چاه به چاله افتادن؟
باستانی: بله. البته برخی از دوستان هم از این فرصت سواستفاده می‌کنند و می‌خواهند که خودروسازی را به همین شکل نگهش دارند.
 

فرمول یک

 پس به نظر شما اگر قرار است تحولی در صنعت خودروسازی بیافتد ابتدا دولت باید به تصدی‌گری خود در خودروسازی پایان بدهد؟ یعنی دنده اینجا گیر کرده است؟
باستانی: حتما دنده در موضوع گیر کرده است.
 
 یعنی اگر این دنده جا بیفتد این صنعت حرکت می‌کند؟
باستانی: بله. چون ما پتانسیل عظیمی داریم. ببیند بازار داخلی ما 80 میلیون نفر جمعیت دارد. توان و هم طراحی داخلی داریم. البته در این بین نکته‌ای حائز اهمیت است. از ما سوال می‌شود که چرا در صنایع موشکی اینقدر پیشرفت کردیم، ولی خودرو نمی‌توانیم بسازیم. جواب این سوال این است که یک گروه خاص با هدایت یک فرد خاص مدت مدیدی روی صنایع موشکی کار کرد تا این صنعت تثبیت شد؛ مصداق این مسئله فعالیت شهید تهرانی مقدم بود او می‌توانست برای ده سال بعدش برنامه‌ریزی کند. در حال حاضر کدام یک از مدیران در خودروسازی می‌توانند برای فردای‌شان برنامه‌ریزی کنند. ببینید فردی که می‌آید و مدیر عامل خودروسازی می‌شود نه ثروتش مال خودش است، نه می‌تواند برنامه دراز مدت انجام بدهد. ما قصد نداریم جسارتی به این عزیزان کنیم، ولی آیا مدیرانی که در راس سایپا و ایران خودرو گذاشته‌ایم بهترین مدیر بودند؟
 
 مدیرانی هم داشتیم که خوب بودند؟
باستانی: بله، درست است. اما وقتی به مدیری می‌گویند تو باید سه هزار و 500 نیرو جذب کنی یا باید پست خودت را ول کنی و بروی، فکر می‌کنید آن مدیر چه تصمیمی می‌گیرد؟ نتیجه این تصمیمات این شده است که 11 هزار نفر در سایپا و 15 هزار نفر در ایران خودرو نیروی مازاد داریم و زیان خودروسازان بیش از 20 هزار میلیارد تومان بوده و همچنین سالیانه 5 هزار میلیارد تومان سود بانکی آنهاست؛ آنهم برای شرکت‌های مختلف با هیئت مدیره‌هایی که هر کدام برای خودش یک خدم و حشمی درست کرده است؛ بنابراین ما نمی‌توانیم در زمینه قیمت گذاری خودرو به صورت روش پرداخت درصدی (Cost plus) عمل کنیم. البته برخی از صنایع می‌توانند در قیمت گذاری به صورت کاست پلاس عمل کنند یعنی بگویند ما رفتیم کالایی را تولید کردیم که هزینه‌اش ده هزار تومان شده و با ده درصد سود آن را 12 هزارتومان بفروشیم، این درحالی است که اگر این اتفاق در ایران خودرو بیافتد گفته می‌شود که چه کسی می‌خواهد مثلا هزینه‌های تمام شده خودروی تولید شده را بدهد. سوال من این است که آیا باید مردم هزینه‌های تمام شده خودروی تولید شده را بدهند؟ شما تیم‌داری می‌کنید(خودروسازان) به مشتری چه ربطی دارد! یا اینکه هزینه‌های تیم داری شما 5 میلیارد تومان شده مردم باید هزینه آن را بپردازند! البته نهایتا خودروسازان می‌گویند که ما این ارقام را در قیمت تولید شده خودرو حساب نمی‌کنیم، اما سوال اینجاست که این ارقام بالاخره در زیان انباشه خودروسازان گنجانده می‌شود و نهایتا سهامداران زیان می‌کنند و باید گفت ریشه این مسئله تنها دولتی بدون خودروسازی است که بنده فکر می‌کنم تا زمانی که خودروسازی به صورت واقعی به بخش خصوصی واگذار نشود، مشکلات حل نخواهد شد.
 
 دلالان بازار خودرو چقدر در این به هم ریختگی بازار خودرو دخیل هستند و یا بهتر بگوییم ما دلالانی در چهره مدیر خودروساز هم داریم؟
باستانی: ببینید دلال تنها یک واژه است، اما به عنوان مثال وقتی قرار است شما یک خودروسازی‌ای را اداره کنید و می‌کوشید در مقطعی قیمت خودرو را بالا ببرید آن زمان اقداماتی می کنید. یکی از راه‌ها این است که خودرو به بازار نرسد. چرا؟ چون انحصار ایجاد شده است. از طرفی واردات خودرو ممنوع است و از طرفی هم خودرو به بازار نمی‌رسد بنابر این همه چیز آماده جهش قیمت خودرو می‌شود. البته در سایر موارد هم گفته می‌شود که خودرو در کف کارخانه است اما بیرون نمی‌رود و وقتی سوال می‌شود، می‌گویند یک قطعه ناقص دارد و این قطعه را نمی‌توانم وارد کنم. واقعا بنده نمی‌دانم اسم این فرآیند را چه می‌توان گذاشت؛ دلالی مدرن ...! ما باید یک اسم جدیدی برای این فرآیند در نظر بگیریم، چرا که دیگر این دلال نیست و از قضا دلال یک واژه بدی هم نیست و این مسئله جایگاه ویژه‌ای در بخش تجارت دارد، اما این افرادی که من از آن‌ها حرف می‌زنم به نوعی کارگردانان بازار خودرو قلمداد می‌شوند یعنی ما برنامه‌ریزی افزایش قیمت و کارگردانی کار را باید مشاهده کنیم تا مشخص شود چه اتفاقی در حال وقوع است.
 
 این کارگردانان بازار خودرو دولتی هستند؟
باستانی: بله. به عنوان مثال در انتهای سال 97 یک پدیده‌ای در کشور اتفاق افتاد. در آن زمان باید سود سپرده بانکها تعیین تکلیف می‌شد، اما این سود تعیین تکلیف نشد. بگذارید یک جور دیگر بگویم. شما پولی در بانک سپرده گذاری کردید، اما هنوز نمی‌دانید سود‌های جدید به چه میزان خواهد بود. بنابر این بر اساس این شرایط نگران می‌شوید. اگر این پول از حساب بیرون بیاید قطعا به سراغ مسکن، خودرو، طلا، ارز و یا هر جایی دیگری ممکن است برود، در این شرایط چه کسی مسئول این است که این سود‌ها تعیین تکلیف شود؟ قطعا بانک مرکزی مسئولیت این موضوع را برعهد دارد. همچنین باید گفت ما قبل از عید نوروز همیشه شاهد یک افزایش قیمت در بخش خودرو هستیم و بعد از عید این قیمت ها کاهش پیدا می‌کند، اما امسال نخستین بار بود که این اتفاق رخ نداد؛ یعنی اینطور نبود که قیمت خودرو قبل از عید بالا برود و بعد از عید پایین بیاید؛ قیمت خودرو همین طور بالا می‌رفت. از طرفی هم خودرو‌های کف کارخانه هم از کارخانه خارج نمی‌شدند و از طرفی هم معوقات در تحویل خودرو وجود داشت. همچنین در اظهار نظری گفته شد برای تنظیم قیمت خودرو 5 درصد زیر قیمت حاشیه بازار فروش فوری وجود دارد که گذشته نشان داده که وقتی این فروش فوری شروع می‌شد ظرف 5 دقیقه خودرو‌ها به فروش می‌رسید. می‌خواهم دراین بخش مقداری تامل کنید؛ وقتی که در عرض 5 دقیقه خودرو‌ها به فروش می‌رسند خود این مسئله شتاب بازار برای قیمت را نشان می‌دهد یعنی این فرایند دارد به مردم می‌گوید که بازار خودرو هنوز گرم است. البته ما آن موقع هم خدمت وزیر وقت گفتیم که این 5 الی 10 درصد قیمت بازار کنترل کننده نیست، این اتفاقا شبیه بورس عمل می‌کند و به مردم به نوعی آلارم می‌دهد که هنوز بازار خودرو داغ است بنابراین بنده می‌خواهم بگویم یک جا‌هایی با آن فروش 5 درصد زیر قیمت بازار، بازار خودرو تست می‌شد، اما در حال حاضر ما می‌بینیم که نبض خودرو خوابیده است. چرا؟ چون خودرو‌های کف کارخانه وارد بازار شده‌اند یعنی با این تغییرات انجام شده امور به پیش می‌رفت.
 
 منظور از این نشانه‌ها یعنی از عدم تعیین تکلیف سود سپرده تا عدم واردات خودرو به بازار چیست؟ یکم شفاف تر حرف بزنید؟
باستانی: منظورم این بود که وقتی آنجا سود سپردهای مردم در بانک‌ها برای سال جدید تعیین تکلیف نمی‌شود این پول‌ها حرکت می‌کند و پول‌ها که حرکت کرد، این پول‌ها به سمت بازار‌های مختلف می‌رود و به هر جا که دولت بازاری را مدیریت نکرده باشد سوق پیدا می‌کند.
 
 شما به عنوان نماینده مجلس چرا جلوی این حرکت را نمی گرفتید؟
باستانی: ما چون بازار ارز را خیلی جدی پیگیری کردیم مدیریت شد، اما بازار خودرو این چنین نبود و این پول در حرکت به سمت خودرو رفت چرا که مردم وقتی می‌بیند ارزش پول‌شان در حال افت کردن است برای سرمایه‌‌شان یک سمت و سوی جدیدی پیدا می‌کنند.
 
این مسئله تعمدی بود؟
باستانی: نمی‌دانم، اما ما این مسئله را به دولت و وزارت صنعت ،معدن و تجارت گزارش کردیم و در کمیسیون به آقایان گفتیم که چرا سود سپرده‌های بانکی تعیین تکلیف نشد. چرا دولت باید موضوعی به این مهمی را فراموش کند؛ اصلا مگر می‌شود این موضوع به این مهمی در حوزه اقتصادی فراموش شود؛ آن هم تعیین تکلیف سود سپرده بانک‌ها. بالاخره مدیریت این مسئله مهم است. به عنوان مثال من یک زمانی می‌گویم از خانه که خارج می‌شدم حواسم به بند کفشم نبوده که آن را ببندم، اما شما اگر پیراهنت را نپوشیده بیرون بیایی دیگر این مسئله خیلی بد است؛ لذا این‌ها جزو پارامتر‌های اصلی اقتصادی در کشور است که به راحتی نمی‌شود گفت که ما آن را فراموش کردیم البته در آن زمان از سوی کارشناسان زبده‌ای مکاتبات فراوانی با دولت می‌شد حتی بانک‌ها خود می‌گفتند که سود سپرده‌های ما را تعیین تکلیف کنید، این در حالی بود که وزیر صنعت پیگیری می‌کرد ما در کمیسیون پیگیری می‌کردیم، اما بازخورد لازم دیده نمی‌شد و این یکی از مواردی بود که بنده فکر می‌کنم بعضی وقت‌ها باید حواس حکمرانان و دولتمردان به مسائل اصلی کشور باشد.
 
 بگذارید مقداری بحث را به سمت قیمت خودرو ببریم برخی معتقدند باید با گرانی خودرو بسازیم و قیمت خودرو دیگر به روز اول باز نمی‌گردد، شما با این گزاره موافقید؟
باستانی: یک بخشی از افزایش قیمت را باید بپذیریم، آن بخشی که ناشی از تغییرات قیمت ارز، انرژی و حقوق و دستمزد است که مطابق نرخ تورم بخشی در قیمت خودرو است. از سویی دیگر مواد اولیه‌ای مثل فولاد، پلیمر، مس و آ‌لومینیوم افزایش قیمت داشته است لذا این افزایش قیمت یک تاثیر در جدول آنالیز افزایش قیمت خودرو دارند. این موارد پذیرفتنی است، اما خارج از آن را نمی‌توان پذیرفت و خارج از آن قابل برگشت است.
 
 البته مجلس در مقطعی مجددا اصرار بر برگشت شورای رقابت در تعیین نرخ قیمت خودرو کرد؟ این شورا چه اقداماتی انجام داد؟
باستانی: بله اصرار ما بر همین موضوع بود که این شورا از افزایش خارج از قیمت تمام شده خودرو جلوگیری کند. این شورا در آنالیز قیمت همه موارد خودروسازان در تهیه خودرو را درج می‌کرد، اما این شورا ایجاد حباب در قیمت خودرو را قبول نداشت. این شورا به خودروسازان می‌گفت شما باید قیمت خودرو را A مقدار دربیاورید. این شورا به خودروسازان می‌گفت به ما هیچ ارتباطی ندارد که خودرویی، چون پراید اگر 38 در می‌آید باید40 میلیون تومان به فروش برسد.
 
 در حال حاضر پراید 40 میلیون تومان قابل پذیرش است؟
باستانی: خیر از این منظر این موضوع قابل پذیرش نیست که زمانی یکسری مواد در آنالیز قیمت خودرو با حباب همراه بود، اما در حال حاضر این حباب شکسته است و باید قیمت خودروی پراید پایین بیاید، اما هنوز این اتفاق نیافتاده است.
 
 این اتفاق رخ نداده و یا نمی‌خواهند که این اتفاقی رخ دهد؟
باستانی: نمی‌خواهند که قیمت خودرو پایین بیاید.
 
 چرا؟
باستانی: خودروسازان وقتی می‌بینند که خودرویی چون پراید را بدین نحوه می‌فروشند یعنی در عرض 5 دقیقه 20 هزار خودرو به فروش می‌رودر، دیگر چرا باید نگران این باشند که قیمت خودرو را پایین بیاورند.
 
 اگر بخواهید این رفتار خودروسازان را آسیب شناسی کنید به چه نوع رفتار اقتصادی خواهیم رسید؟ آیا این رفتار می‌تواند در طولانی مدت این سرمایه اجتماعی را حفظ کند یا خیر؟ این رفتار چه آسیبی به اقتصاد کشور وارد خواهد کرد؟
باستانی: سوال خوبی را مطرح کردید. از نظر مشتری دولت مسئول امور است. حتی مشتری قبول ندارد که دولت 14 درصد در خودروسازی سهم دارد. مشتری فکر می‌کند این دولت است که دارد این اقدامات را انجام می‌دهد و درست هم فکر می‌کند.
 
 بیشتر توضیح دهید؟
باستانی: وقتی که دولت می‌آید و مدیر عامل انتخاب می‌کند پس مشتری هم حق دارد هر اتفاق بدی که می‌افتد را به دولت وصل کند. این رفتار به مرور زمان می‌تواند سرمایه اجتماعی ناشی از ساخت داخلی را از بین ببرد. ما دنبال این هستیم که به کالای ساخت داخل افتخار کنیم. این مسئله در برخی از تولیدات اعم از برنج، زعفران باعث افتخار است و این مسئله تثبیت شده است، اما ما هنوز در حوزه صنعت باید ساخت داخل را ترویج کنیم.
 
 این امر چگونه میسر می‌شود؟
باستانی:
بگذارید جوری دیگری بگویم. بنده زمانی به پالایشگاه آبادان رفته بودم و آنجا با گروهی از شرکت زیمنس آلمان مواجه شدم. درون پالایشگاه و جایی که ایستاده بودم مشاهده کردم که یک موتور پمپی در زیر یکی از دستگاه‌ها روشن است. یک دفعه دیدم که یکی از افراد این گروه آلمانی زانو زد و برند زیمنس که بر روی این موتور پمپ قرار داشت و خاک بر روی نشسته بود را پاک کرد و بعد آن را بوسید. بنابر این وقتی شما اگر می‌خواهید بگویید که برای من ساخت داخل اهمیت دارد، اولین چیزی که باید به دنبال آن باشید ذهن مشتری است. اگر تویوتا می‌آید و یک دفعه 14 هزار خودرو خود را واخواهی می‌کند آن هم به دلیل ایراد فنی این به خاطر حفظ آن سرمایه اجتماعی است، اما ما می‌گویم به هیچ وجه نباید خودرو وارد شود و باید پراید بخرید این مسئله نمی‌تواند سرمایه اجتماعی را حفظ کند. ما اگر بخواهیم سرمایه اجتماعی حوزه صنعت را حفظ کنیم به اعتقاد بنده خودروسازان می‌توانند نقش بسیار بزرگ و مهمی در آن ایفا کنند تا یک ایرانی بعدا به سراغ سایر تولیدات ایرانی برود بنابراین باید گفت این صنایع و تولیدات جز صنایع پیشتاز هستند یعنی ما هر کاری برای جذب سرمایه اجتماعی حوزه صنعت کنیم، باز هم کم است لذا ما اگر سرمایه اجتماعی را از دست بدهیم کم کم به مشکل بر می‌خوریم.

 به نظر شما کسانی که سرمایه اجتماعی صنعت خودروسازی را تخریب می‌کنند - به بهانه افزایش سرمایه و درآمد-آیا متوجه هستند چه چیزی را تخریب می‌کنند؟
باستانی: واقعا نمی‌دانند دارد چه اتفاقی می‌افتد. نمی‌دانند این سرمایه اجتماعی چقدر سخت به دست می‌آید، چون این سرمایه اجتماعی در حوزه فرهنگ و در سیطره ذهن مردم است. مثلا وقتی درباره یک خودرو جوک می‌سازند و سوژه خنده می‌شود، این سرمایه آسیب می‌بیند. نباید به این نگاه کرد که در مقطعی خرید و فروش خودرو خوب شد چرا که این به دلیل افت سرمایه گذاری در کشور بود و خودرو از یک کالای مصرفی به یک کالای سرمایه ا‌ی تبدیل شده بود یعنی مردم وقتی دیدند که سرمایه‌شان در حال افت کردن است به سمت خرید خودرو رفتند تا اگر خودرویی را 20 میلیون خریده‌اند چند ماه دیگر 30 میلیون بفروشند. بنابراین این بازار اگر افت کند حتما شاهد کاهش قیمت خودرو خواهیم بود. اگر بازار خودرو به همین شرایط پیش برود تا چند ماه آینده قیمت خودرو کاملا کاهش پیدا خواهد کرد.
 
 بگذارید از موضوع خودرو کمی فاصله بگیریم. اخیراً مجلس مجوز تشکیل وزارت تجارت و بازرگانی را به دولت داده است. پیش از این رئیس جمهور گفته بود که با تشکیل این وزارتخانه مشکلات اقتصادی مردم رفع خواهد شد؟ شما موافقید؟
باستانی: بنده البته موافق تشکیل وزارت بازرگانی هستم، اما اینکه با تشکیل این وزارتخانه همه مشکلات رفع شود، غیر ممکن است و بنده به این موضوع اعتقادی ندارم اینکه بگوییم از فردا همه چیز گل و بلبل می‌شود این چنین نیست.
 
 شما عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس هستید، یعنی بیشترین ارتباط را با بخش تولید دارید مستحضرید که ما در سال حمایت از تولید ملی هستیم. اگر بخواهیم به صورت آماری درباره حمایت از تولید حرف بزنیم آمار‌ها در زمینه حمایت از تولید ملی گویای چیست؟
باستانی: رهبری چندین سال است بر موضوع اقتصاد و حمایت از تولید ملی تاکید دارند مضمون حرف‌های رهبری در این جهت بود که ما باید در حوزه هایی، چون سیاست و فرهنگ قوی باشیم. اما پایه همه امور تقویت در امر اقتصاد است. قطعا نسبت انتخاب شعار سال هزاران صفحه مطالعه و فکر شده است که به یک عبارت دو الی سه کلمه‌ای می‌رسد. البته این موضوع هم مختص همان سال نیست. ما باید در راستای رونق تولید ریل گذاری برای تولید انجام دهیم .اولین مسئله‌ای که در ریل گذاری تولید وجود دارد بحث رفع موانع تولید است تا بعد از آن بزرگراهی برای حرکت تولید ایجاد شود. سوال بنده از دولتمردان این است که این چه بزرگراهی است که تیم اقتصادی دولت با هم هماهنگ نیستند و منابع موجود در کشور را نتوانستیم پای کار بیاوریم.
 
 چرا؟
تقریبا در سال عددی بالغ بر 400 میلیارد دلار درآمد کشور است لذا اگر 400 میلیارد دلار را با دلار 10 هزار تومان محاسبه و آن عدد را تقسیم بر 80 میلیون ایرانی کنیم تقریبا باید در طول سال نزدیک به 300 میلیون تومان به هر ایرانی سهم داده شود

باستانی: من می‌خواهم به یک نکته‌ای اشاره کنم و خواهش می‌کنم یک مقداری روی این نکته فکر کنید و به آن بپردازید. ما سالیانه از محل منابع کلی کشور حدود 100 میلیارد دلار تولید نفت داریم، حالا شاید کسی پیدا شود و بگوید ما 200 هزار بشکه تولید می‌کنیم. بنده به این مسئله کاری ندارم. ما در حال حاضر 5 میلیون بشکه در روز تولید نفت داریم که این شامل ورودی و خروجی نفت است. بنده به عنوان یک ایرانی از محل فروش این 5 میلیون بشکه سهمی دارم . اگر ما این 5 میلیون بشکه را با قیمت فروش نفت محاسبه کنیم و بخواهیم همه آن را بفروشیم به رقم 100 میلیارد دلار می‌رسد همچنین ما حدودا 80 میلیارد دلار تولید گاز داریم که این رقم درآمد ما را به 180 میلیارد دلار می‌رساند. ما معادن را هم داریم که ذخایر آن 60 میلیارد دلار است همچنین ما دریا ، جنگل ،مرتع ، سواحل، گردشگری و زمین داریم لذا وقتی همه موارد را با هم محاسبه می‌کنیم می‌بینیم تقریبا در سال عددی بالغ بر 400 میلیارد دلار درآمد کشور است لذا اگر 400 میلیارد دلار را با دلار 10 هزار تومان محاسبه و آن عدد را تقسیم بر 80 میلیون ایرانی کنیم تقریبا باید در طول سال نزدیک به 300 میلیون تومان به هر ایرانی سهم داده شود سوال اینجاست که آیا من در حال حاضر این مسئله را حس می‌کنم که سالیانه برای من به نوعی 300 میلیون تومان خدمات ارائه می‌شود.
 
 به نظر شما می‌شود؟
باستانی: خیر اینجوری نیست. ما وقتی نمی‌توانیم این احساس 300 میلیون تومانی را به مردم بدهیم یعنی در توزیع عادلانه ثروت ناکارآمد بوده‌ایم.
 
البته حاکمیت چنین قصدی ندارد
باستانی: بله. اینجا موضوع، موضوع دولت‌هاست چرا که وظیفه اجرا را بر عهده دارند. وظیفه دولت‌ها این است که به توزیع عادلانه ثروت در کشور بپردازند و این منابع را در مسیر درست تولید هزینه کنند تا مردم از این درآمد استفاده کنند، این در حالی است که دولت‌هایی که هیچ کدام از این منابع را ندارند توانسته‌اند پیشرفت کنند، اما در حال حاضر ما این منابع را داریم و در کنار آن نیروی انسانی و منابع انسانی بسیار زبده هم وجود دارد ولی ... بنده به عنوان یک استاد دانشگاه می‌خواهم موردی را خدمتتان عرض کنم. دانشجویان PHD بنده به فرانسه و کانادا رفته‌اند و می‌گویند برخی استادان‌شان عنوان کرده‌اند که چرا ایران با وجود این نیرو‌های انسانی و این دانشجویان زبده ابر قدرت نیست.
 
 پس با وجود این آمار و ارقام دیگر این گزاره که دولتمردان می‌گویند «شب واریز یارانه‌ها شب مصیبت عظمای دولت است» صحیح نیست؟
باستانی: اصلا نباید بدین نحو باشد. به عنوان مثال گفته می‌شود یارانه پنهان 1000 میلیارد تومان است این 1000 میلیارد تومان را اگر بخواهیم به مردم اختصاص دهیم می‌توانیم ماهیانه یک میلیون تومان به مردم بدهیم بنابراین اگر برخی از نامزدهای ریاست جمهوری وقتی می‌آید و یک وعده اینچنینی می‌دهد از قضا اشتباه نیست یعنی وقتی این آمار و ارقام را نگاه می‌کنیم می‌بینیم برخی مسائل وجود دارد، بنابراین باید عدالت در توزیع ثروت به چشم بیاید.
 
 آیا دولت توانسته این موارد را اصلاح کند؟ مستحضرید در حال حاضر اصلاح ساختار بودجه هم مدنظر قرار گرفته است؟ آیا امیدی هست که این گونه مسائل در اصلاح ساختار بودجه مدنظر قرار گیرد؟
باستانی: اصلاح ساختار بودجه به نحوی که نفع مردم باشد مورد تاکید رهبری است. رهبری به مسئولین تاکید کردند که بروند بودجه را به نحوی اصلاح کنند که سودش را مردم ببرند یا اینکه رهبری به مسئولان فرمودند بروند و اقتصاد را مردمی کنند. وقتی رهبری می‌گوید اقتصاد را مردمی کنید یعنی اینکه مردم را در امر اقتصاد دخیل کنید. دولت باید خودروسازی را رها کرده و کار خود را انجام دهد. مردم باید پای کار اقتصاد بیایند که امیدواریم این موارد در اصلاح ساختار بودجه درج شود.
 

قوت «قوه»

 مایلم در ادامه این مصاحبه درباره عملکرد قوه قضائیه در دوارن جدید به ما بگویید. به نظر شما رویکرد قوه قضائیه در پیگیری برخی امور مهم اعم از ابلاغ قانون رسیدگی به اموال مسئولین و در پی آن ایجاد سامانه‌ای با این عنوان چگونه بوده است؟
باستانی: ببینید مقام معظم رهبری فرمودند که اگر قوه قضائیه خوب کار کند مملکت درست می‌شود که این واژه، واژه مهمی است. وقتی در قوه مقننه یک قانونی را وضع می‌کنیم، این قانون را رئیس جمهور ابلاغ و دستگاه‌های اجرایی این قانون را اجرا می‌کند. در این بخش ابزار‌های نظارتی مجلس دیوان محاسبات است و این دیوان از طرق مالی به موضوعات ورود می‌کند و نهایتا گزارش دیوان محاسبات به قوه قضائیه ارسال می‌شود .سازمان بازرسی قوه قضائیه برای این تشکیل شده تا نظارتی عام بر این موارد که در همه جا اتفاق می‌افتد داشته باشد؛ لذا اگر در مسیر نظارت بر اجرای قانون اشکالی به وجود بیاید و یا کاستی باشد وظیفه اصلی برعهده قوه قضائیه است.

یک بخش دیگر مربوط به ورود به عرصه‌های تخلفات است. آن که متخلف است باید با آن جدی برخورد کرد، بنده تیم پالایش قوه قضائیه را دیده‌ام که به صورت جدی فعال شده است؛ قوه قضائیه باید مراقب باشد مدیرانی که در جریان فعالیت‌شان تخلفی انجام نداده‌اند آسیب نبینند چراکه نباید شهامت مدیران از بین برود یعنی این امر باید در کنار برخورد سفت و سخت مورد توجه باشد. یعنی مدیری دیگر نترسد.
 

یک طرح برای «اصلاح ساختار مجلس» 

 بگذارید در بخش پایانی این گفت و گو مقداری درباره مجلس صحبت کنیم، شما مقداری درباره دغدغه‌هایتان در مجلس بگویید.

باستانی: بنده می‌خواهم در این بخش عنوان کنم که به نظرم باید در امور مجلس شورای اسلامی اصلاحاتی صورت گیرد.
 
 چه اصلاحاتی؟
باستانی: حقیقتا این همه وقت و هزینه‌ای که برای قوه مقننه گذاشته می شود باید خروجی مطلوبی داشته باشد. من قصد دارم آماری را در این زمینه مطرح کنم که به نقل از آقای باهنر است. آقای باهنر اخیرا گفتند که 75 درصد از قوانین وضع شده در مجلس به دلایل مختلفی یا قابلیت اجرا ندارد و یا اگر اجرا می‌شود قوانین بدی است و یا اینکه نیاز به تفسیر دارد. لذا این موضوع را فردی عنوان می‌کند که هشت دوره در مجلس بوده است و همیشه در یک جایگاه خاصی در امور مجلس قرار داشته است.
 
 بیشتر توضیح دهید؟
باستانی: منظور من این است که ما باید برای دوره جدید مجلس فکری کنیم.
 
 چه فکری؟ شما پیشنهادی دارید؟ طرحی دارید؟
باستانی: من در این زمینه پیشنهادی داشته و آن‌ را ارائه کرده ام. در حال حاضر بنده معتقدم واقعا کمیسیون‌بندی‌های مجلس ایرادات زیادی دارد.
 
 ایراد کجای کار است؟
باستانی: این نوع کمیسیون‌ها یعنی کمیسیون آموزش، تحقیقات، امنیت ملی و ... ایراد ساختاری دارند.
 
 فکر می‌کردم می‌خواهید از نحوه ورود نمایندگان به کمیسیون‌ها انتقاد کنید که البته معمولا تخصصی نیست؟ یعنی یک نماینده رشته مطالعاتی و تحصیل درستی با کمیسیون مورد فعالیت خود ندارد؟
باستانی: بله. این مسئله هم جای ایراد دارد.
 
 لطفا پیشنهاد و طرح خود‌تان را مقداری توضیح دهید؟
باستانی: ببینید در حال حاضر ساختار مجلس ایراد دارد. افرادی که وارد مجلس شورای اسلامی می‌شوند نهایتا قصد دارند به مجلس بیایند و قانون وضع کنند این دقیقا آن محل ایراد است
 
 شما اشکال این مسئله را در چه می‌بینید؟
باستانی: در اینکه ما باید دو مجلس داشته باشیم؛ مجلس قانون‌گذاری ما باید جدای مجلس شورای اسلامی باشد. مجلس قانون‌گذاری صرفا باید افراد ویژه‌ای در آن باشند که بنشینند و در آن قانون‌گذاری کنند، اما در حال حاضر نمایندگان هم پیگیر حوزه‌های انتخابیه هستند و هم پیگیر وضع قوانین. این مسئله باعث شده تا نمایندگان نتوانند وقت لازم را برای وضع قوانین داشته باشند و نهایتا خروجی آن قانونی خواهد شد که خوب نیست لذا این دو مجلس و اصلاح کمیسیون‌های داخلی مجلس از جمله مواردی است که به نظر بنده باید در مجلس اتفاق بیفتد.
 
 برای این مسئله چه کار باید کرد؟
باستانی: وجود دو مجلس، نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد که باید بزرگان کشور در این حوزه تصمیم بگیرند و این ایراد وجود دارد. البته اصلاح درون مجلس دست خود ما نمایندگان است که باید در ابتدای مجلس بعد این مسئله مدنظر قرار دهیم؛ یعنی اصلاح ساختاری داخل مجلس و کمیسیون‌ها. چرا که این مسئله می‌تواند خروجی بهتری داشته باشد.
 
 عنوان این طرحی که از آن صحبت می‌کنید، دقیقا چیست؟
باستانی: این طرح با عنوان «اصلاح ساختاری مجلس» مطرح است. این طرح مقوله دو مجلس بودن را مورد بررسی قرار می‌دهد البته ما وقتی که وارد گام دوم انقلاب شدیم قطعا می طلبد یک تحولاتی را در مجلس ایجاد کنیم. ما چهل سال یک فرآیند را تجربه کردیم و اگر قرار است چهل سال بعد هم بخواهیم دو مرتبه با همان روال و سیاق قبلی حرکت کنیم خیلی خوب نیست بنابراین چهل سال دوم انقلاب را می‌شود با یک ساختار جدیدپیش رفت.


منبع: میزان